سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس گفتن «نمی دانم» را واگذارد، به هلاکت گاه خود درآید [امام علی علیه السلام]
محرم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ادامه مطلب قبل

این که امام از مسلم به عنوان «برادرم‏» و «فرد مورد اعتمادم‏» نام می‏برد، میزان اعتبار و لیاقت و کفایت مسلم‏ بن عقیل را می‏رساند. آن گاه مسلم را طلبید و به او فرمود: به کوفه می‏روی، اگر دیدی که دل و زبان مردم یکی است و آنچنان که در این نامه‏ ها نوشته‏ اند متحدند و می‏توان به وسیله آنان اقدامی کرد، نظر خودت را بر من بنویس و مسلم را وصیت و سفارش کرد، به این که:

پرهیزکار و با تقوا باش; نرمش و مهربانی به کار ببر; فعالیتهای خود را پوشیده ‏دار; اگر مردم، یکدل و یک جان بودند و در میانشان اختلافی نبود، مرا خبر کن.

اعزام مسلم و فرستادن این پیام به کوفه، پاسخی به همه نامه‏ ها و دعوتها و طومارها بود. محتوای پیام امام، در این چند محور، خلاصه می‏شود:

1 - تایید کامل از مسلم به عنوان برادر، پسر عمو و نماینده ه‏ای مورد اطمینان.

2 - محدوده مسؤولیت مسلم در کوفه نسبت‏ به ارزیابی وحدت کلمه و صداقت مردم.

3 - پاسخی به دعوتهای مکرر، به عنوان اتمام حجت.

4 - درخواست از مردم برای حمایت و اطاعت از مسلم.

مسلم با گرفتن دو راهنما از مکه به سوی کوفه حرکت کرد. و اینک، مسلم، با شهری رو به روست، حادثه‏ خیز و پر ماجرا و با گرایشهای مختلف; شهری با افکار گوناگون که اگر چه بظاهر آرام است،اما آرامش قبل از طوفان را می‏گذراند.

شیعیان، دسته دسته به خانه مختار می‏آمدند و با مسلم دیدار و بیعت می‏کردند و مسلم هم نامه امام حسین(ع) را خطاب به مؤمنان ومسلمانان کوفه برای هر جماعتی از آنان می‏خواند.

روز به روز بر تعداد هواداران امام حسین(ع) که با نماینده‏اش مسلم، بیعت می‏کردند افزوده می‏شد تا این که پس از چند روز، به هزاران نفر می‏رسید.

با وجود این همه بیعت گران‏ جان بر کف و انقلابی های آماده برای هرگونه فداکاری در راه حمایت ‏حسین(ع) و بر انداختن حکومت‏ یزید، مسلم‏ بن عقیل، طی نامه‏ای اوضاع را به امام گزارش داد و با بیان شرایط و زمینه مساعد برای نهضت از امام خواست که به سوی کوفه بشتابد.

کنون مسلم، نگینی در میان حلقه انبوه یاران است حضورش مایه دلگرمی امیدواران است شکوه و هیبتی دارد، میان کوفیان جایی و محبوبیتی دارد، و هر شب، صحبت از جنگ است، سخن از شستشوی لکه‏ های ذلت و ننگ است کلام از شور جانسوز حقیقت هاست، ز «رفتن‏» ها و «ماندن‏» هاست. ولی دوران آن کم بود و کم پایید، تمام شعله‏ ها ناگه فرو خوابید...

یزید برای حفظ سلطه و حاکمیت‏ بر کوفه عنصر ناپاک و سفاک و خشنی همچون «عبیدالله بن زیاد» را که حاکم بصره بود، انتخاب کرد. «ابن‏ زیاد» با حفظ سمت، والی کوفه نیز شد. ماموریت ابن‏ زیاد آن بود که به کوفه برود و مسلم را دستگیر کند و سپس او را محبوس یا تبعید کند، یا به قتل برساند.

مردمی که با مسلم بیعت کرده و در انتظار آمدن حسین بن علی(ع) به کوفه بودند، با ورود ابن‏ زیاد به کوفه، وضعی دیگر پیدا کردند. فردا صبح که مردم برای نماز جماعت‏ به مسجد آمدند، ابن زیاد از دارالاماره بیرون آمد و در سخنان خود، خطاب به مردم گفت: «... امیرالمؤمنین یزید، مرا فرمانروای شهر و این مرز و بوم و حاکم بر شما و بیت‏ المال قرار داده است و به من دستور داده که با ستمدیدگان، انصاف و با محرومان بخشش داشته باشم و به فرمانبرداران نیکی کنم و با متهمان به مخالفت و نافرمانی با شدت و با شمشیر و تازیانه رفتار کنم. پس هر کس باید بر خویش بترسد. راستی گفتارم هنگام عمل ‏روشن می ‏شود; به آن مرد هاشمی (مسلم‏ بن عقیل) هم برسانید که از خشم و غضب من بترسد

از این پس، مجرای بسیاری از حوادث، دگرگون شد و اوضاع برگشت. ابن‏ زیاد، رؤسای قبایل و محله ها را طلبید و برایشان صحبتهای تهدید آمیز کرد و از آنان خواست که نام مخالفان یزید را به او گزارش دهند، و گرنه خون و مال و جانشان به هدر خواهد رفت.

حزب اموی، که می‏رفت‏ بساطش نابود و برچیده گردد، دیگر بار جان گرفت و آن تهدیدها و تطمیع ‏ها و فریبکاریها و تبلیغ های دامنه‏ دار، تاثیر خود را بخشید و والی جدید، توانست‏ با قدرت و قوت و با تمام امکانات جاسوسی و خبرگیری و خبر رسانی، جوی از وحشت و ارعاب را فراهم آورد. با دستگیریها و خشونت ها و برخوردهای تندی که انجام داد، بر اوضاع مسلط شد و ورق برگشت.

مسلم بن عقیل، در خانه «مختار» بود که صحنه حوادث به صورتی که یاد شد، پیش آمد. از آن جا که ابن ‏زیاد، برای سرکوبی انقلابی ها به دنبال رهبر این نهضت; یعنی مسلم می‏گشت، مسلم می ‏بایست جای امن تر و مطمئن تری انتخاب کند. این بود که مقر و مخفیگاه خود را تغییر داد و به خانه «هانی‏» رفت.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » وحید اطهری پور ( چهارشنبه 87/10/11 :: ساعت 1:47 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

زینب (س)
ادامه مطلب قبل
حضور زنان در عاشورا
بعد از شهادت
مبارزه حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) و شهادت آن مظلوم
ادامه مطلب قبل
در بیان وقایع صبح عاشورا و خطبه حضرت
شهادت حضرت اباالفضل العباس (ع)
شهادت جناب ابوالحسن علی بن الحسین الاکبر سلام الله علیه
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 7
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 11498
» درباره من

محرم
مدیر وبلاگ : مدیر وبلاگ[29]
نویسندگان وبلاگ :
وحید اطهری پور[27]

آنان که در عزای حسین نشسته اند کفران نعمت است بهشت آرزو کنند

» آرشیو مطالب
دی ماه 1387

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» طراح قالب