سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از فضل دانشت آن است که دانشت را کم انگاری. [امام علی علیه السلام]
محرم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» زینب (س)

زینب (س) ، ترجمان حقیقت ها

تاریخ  مرهون شخصیت های بزرگی است که در هنگامه ی نیاز، توانسته اند نظام تغییر  را به دست گرفته و حیات اجتماعی را به پویایی و حرکت واداشته و در واقع آن را بازسازی نمایند.

یکی از مهم ترین این برهه ها؛ سال 61 هجری است که تاریخ بانویی را در می یابد و یک سال صفحات خود را به سر انگشتان ماهر او می سپارد تا به هر صورت که می خواهد سطورش را پر کند و آنچه او نگاشت همانا بهترین و بی نظیر بود. هیچ مورخ اندیشه ورز و اسلام شناس خردمندی پای بر صفحه ی هستی نگذارد، که به گمانه زنی او بهتر از اندیشه، گفتار و رفتار آن بانو خطور کرده باشد.

او کیست؟!

آری او زینب همان خاتون دو سراست. همان که زنان کوفه صف اندر صف منتظر لقایش می نشستند تا در درس تفسیرش شرکت نمایند.

او شیرازه ی قرآن ورق ورق شده در کربلاست که تاریخ در مقابلش زانو زد و خود را به دست آن بانو سپرد تا آن را، شریعت محمدی را، همه و همه را از نو بسازد ...

 

زینب (س) و برجسته ترین صفات

 

بزرگی هر کس را می توان از بزرگی مسؤولیت هایش بازشناخت و آن مسؤولیتی که به عهدهء عقیلهء هاشمین بود؛ نسخه ی بدل رسالت و پیام آوری بود. تمام شامات دین ورزی خود را مدیون زینب اند. همچنان که روح مودّت آل رسول و رواج مکتب تشیع در آن بلاد بر اساس روشنگری های اوست.

این مسؤولیت سنگین ویژگی های فوق العاده ای می طلبد که همه آن ها به تمام معنا در اقالیم وجود زینب کبری حضور دارند. بدون این خصایص به دوش گرفتن رسالت و پیام آوری که فقراتی به صلابت کوه می طلبد، امکان پذیر نیست.

 

ساغر محبت (جذبهء عشق)

اولین و مهم ترین این صفات محبت و عشقی وافر و بی کرانه به ذات احدیت حق است که بتواند همه کس و همه چیز را در محضر او ذوب کند و حتی خویشتن خویش را هم نبیند تا در مقام نفوذ و خرج ساختن خود سخاوت بی حدی نشان دهد. این مقام که در قدیسین عالم و واصلین؛ همان مقام فنای فی الله است، آن توانمندی است که در همه ی لحظات ایشان را مهیای فداکاری و ایثار می نماید.

بدیهی است که این مقام یعنی محبت به حق جز از طریق معرفت و شناخت شهودی نسبت به خداوند سبحان میسر نیست. رؤیت جمال حق است که این شیدایی را با جان آنان در می آمیزد و سبویشان را لبریز از شوق می کند، اما در مکتب رسولان الهی این محبت علایمی دارد که مهم ترین آن ها اطاعت از فرامین اله  است؛ )قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی(

مسلمانی و اظهار ایمان که پس از اعتقاد قلبی و اقرار به زبان در اعضا و جوارح خود را نشان می دهد، موجب تقرب است. به عبارت دیگر؛ شریعت دینی را چراغ گفتار و رفتار خود نموده و تن به واجبات الهی و ترک حرام می دهد. در این میان کسانی  اهل نافله اند یعنی آنچه را که برایشان فرض و واجب نیست، با اعمالشان در هم آمیخته و انگیزه ی الهی مضاعفی آنان را به راه های زیباتر تقرب می خواند.

 

نوافل و مقام ولایت

نافله در فرهنگ قرآنی آن چیزی است که زیاده بر واجب است و از روی تفضل و تبرع انجام می شود )ومن اللیل فتهجد به نافلة لک(  از این روی خداوند اعطای یعقوب را نافله می نامد )ووهبنا له اسحاق و یعقوب نافلةً( دین سرشار به ترغیب از نوافل فردی و اجتماعی است و زینب تمام این کمالات را یک جا دارد. کدامین انسان را می توان یافت که بیش از این «بانوی گرامی» برای خدا نافله انجام داده باشد؟ چه کس تا آن جا که رمق به تن و سو به چشم و قدرت در کام دارد، دین خداوند را رصد کرده و برای حفظ آن پایمردی نموده است؟

او همان نیست که خود، طفلان را به قربانگاه فرستاد؟ و مواساة را در حق امام عصر خویش تا بدان جا تمام کرد که تمام لحظات خود را صرف حفاظت از حریم وی قرار داد؟ او همان نیست که شب مبارزه، به سان یک فرماندهء حازم و دوراندیش حتی در اندیشهء امتحان سربازان هم به سر می برد؟ و در تمام مسیر سفر سایهء سنگین و پر ابهت خود را بر دشمن افکنده تا چکاچک شمشیرهایشان کودکان مصیبت زده را نلرزاند؟

آری اوست که پسر تمام تازیانه ها و زخم خورده ی تمام شماتت هاست،  و آیا با هزار و یک عذر موجه نمی توان از هجمه ی این همه وظیفه ی توان سوز رهایی یافت؟

این همه نافلهء فردی و اجتماعی فقط با جاریِ محبت و خلوص الهی تفسیر می شود و دیگر هیچ. آن همه محبت که از زلال معرفت سرچشمه گرفته و این همه نافله است که زینب را «ولیة الله» کرده است.

مقام ولایت که از آن انسان کامل و تحفه ی باریافتگان ساحت یقین است در مراتبی از جلوه های خود امکان تصرف در تکوین را به ولی خدا می دهد. از این گونه تصرفات در جریان حادثه، بسیار از حضرتش دیده شد.

گاهی دست ملکوتی اش تسلای امامی می شود و گاه فرمان سکوتش نفس ها را از شماره می اندازد. و گاهی دیگر به زمین مأموریتی می دهد که ضربه شصتی به دشمن قداره بند نشان دهد. در زمانی دیگر سامعه ی آسمانی اش ندای صبر از سر بی پیکر می شنود. و تمام این ها حاکی از مقامات بلند ولایت بی بی است.

در مرحلهء ولایت باطنی شعاع نور وجود اوست که زمان را در نوردیده و همه را به تطهیر در کوثر حسینی دعوت می کند و صلابت گفتار اوست که پژواکش در فراز و نشیب تاریخ، پرده از رخسار نفاق برگرفته است.

همه کس در جاذبهء هدایت باطنی اش قرار دارند و ناقص گفتار و رفتار در راه مانده ها به کمال گفتار و رفتار او تکمیل و تتمیم شده است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » وحید اطهری پور ( دوشنبه 87/10/23 :: ساعت 10:28 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

زینب (س)
ادامه مطلب قبل
حضور زنان در عاشورا
بعد از شهادت
مبارزه حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) و شهادت آن مظلوم
ادامه مطلب قبل
در بیان وقایع صبح عاشورا و خطبه حضرت
شهادت حضرت اباالفضل العباس (ع)
شهادت جناب ابوالحسن علی بن الحسین الاکبر سلام الله علیه
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 10
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 11473
» درباره من

محرم
مدیر وبلاگ : مدیر وبلاگ[29]
نویسندگان وبلاگ :
وحید اطهری پور[27]

آنان که در عزای حسین نشسته اند کفران نعمت است بهشت آرزو کنند

» آرشیو مطالب
دی ماه 1387

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» طراح قالب